خودشیفته پنهان – قسمت دوم
همانطور که در قسمت اول توضیح داده شده خود شیفتگی با چند علامت بارز قایل شناسایی است. از جمله خود بزرگ نمایی، رفتارهای تصنعی و نمایشی حاکی از خود برتربینی، خود محوری و به رخ کشیدن خود.
خودشیفتگان پنهان اما این خصوصیات را به صورت نا آشکار و زیرکانه بروز می دهند به طوری که گاهی تشخیص خود شیفتگی در آنها دشوار است. در ادامه به نشانگان بیشتری از خودشیفتگان پنهان می پردازیم.
3- عدم همدلی
“گفتی مریضی” ؟ اما من چطور تا بازار رانندگی کنم؟
عدم درک و ارزش گذاری برای احساس دیگران از ویژگی های مشترک خودشیفتگان آشکار و پنهان است. خودشیفتگان اغلب افکار و احساسات دیگران را نادیده می گیرند و یا بی اهمیت می شمارند. حتی وقتی به آنها بگویید چگونه نگرش و عملکرد آنها روی دیگران عواقب نامطلوبی ایجاد می کند، پاسخ آنها بیشتر حول محور خود آنها خواهد بود و این همان ویژگی خود محوری است که پیش تر در مورد آن گفته شد.
4- پرخاشگری پنهان
برخی از خودشیفته های پنهان با افراد یا شرایط ناخوشایند با روش های منفعلانه و پرخاشگرانه برخورد می کنند. برای مثال اگر حس کنند که در خواست شما غیر منطقی است، ممکن است بگویند “خوب” ، “بله” ، “البته” ، یا “همانطور که شما می خواهید” ، سپس یا کاری انجام ندهند، یا هر طور که دوست دارند رفتار کنید.
وقتی سوال می کنید که چرا آنها کاری را که قرار بود انجام نداده اند، برای عدم اجرای تعهداتشان بهانه تراشی می کنند یا حتی گاهی مخفیانه خرایکاری می کنند یا غیبت دیگران را می کنند
5- حساسسیت و شکنندگی بسیار زیاد
روانپزشک گلن گابارد خاطرنشان می کند که برخی از خودشیفته های پنهان “بسیارحساس” هستند. آنها معمولا با هر رفتاری از سوی دیگران به شدت به هم می ریزند و مایل هستند همه چیز را به میل خود پبش ببرند و اگر برخلاف میل آنها رفتار شود بسبار نا متناسب با موقعیت واکنش نشان می دهند.
آنها در مقابل انتقاد بسیار ضعیف و شکننده بود و واکنش های کینه توزانه از خود نشان می دهند. آنها همچنین در مواجهه با بازخورد منفی، طاقت خود را از دست داده پرخاشگر می شوند. به طور معمول، آنها تحمل هیچ تجربه منفی را ندارند و دچار اضطراب شدید می شوند که این حالت منجر به دوری گزینی آنها می شود.
البته همه افراد بسیار حساس خودشیفته نیستند. آنچه خودشیفته را از افراد حساس متمایز می کند مجموعه ویژگی های خودشیفتگی است که مشخصه بارز آن خود برتربینی است. یعنی برتر دانستن خود دروغین و ساختگی آنها و به رخ کشیدن این برتری.
6– بد فهمی یا سوتفاهم
برخی از خودشیفته های پنهان در ذهن خود این افکار و باورها را دارند: که “من خاص هستم” ، “من تک هستم” ، “من از زمانم جلوتر هستم” ، “من خیلی بی نظیرم و هیچ کس نمی فهمد “،” و “من خیلی باهوش هستم و بالاتر از همه هستم.” جملاتی از این قبیل تمایلات رایج خودشیفتگی به برتری، بزرگواری و استحقاق را نشان می دهد.
داشتن این این باور سطحی که فرد “استثنایی” است، نقابی به ظاهر اطمینان بخش در فرد خودشیفته ایجاد می کند. بدین وسیلاه او خود واقعی، ترسناک و آسیب پذیر را در اعماق این چهره پنهان می کند. این باور کاذب بیش از اندازه به خود و قبول افراطی و همه خود، باعث می شود که گفته ها و شنیده ها توسط فرد خود شیفته فیلتر شده و تحرف شود. لذاست که این دسته افراد دایم دچار سو تفاهم می شوند. چون قادر نیستند دنیا و مسایل را از زاویه دید دیگران نیز ببینند. در واقع آنها خود را محور عالم برای تفسیر وقایع و رویدادها می دانند.
7- مشکلات ارتباطی
همانطور که قبلاً هم ذکر شد، دلیل بخشی از عدم احساس امنیت خودشیفته پنهان، عدم توانایی در برقراری ارتباط واقعی با دیگران است. تا جایی که او با عقب کشیدن، دوری گزینی و صرفا تاکید بر برداشتهای خود به عنوان مکانیزم دفاعی، از مردم فاصله می گیرد. چرا که نگران است مبادا ناتوانی های او در برقراری رابطه ضمن روابط اجتماعی محک بخورد.
برخی از خودشیفته های پنهان بر خلاف ماهیت خودنمایشی و بزرگ نمایی، کمتر در اجتماعات وشبکه های اجتماعی حضور دارند چرا که می خواهند حتی الامکان از تعاملات گسترده انسانی به دور باشند. این در حالی است که حضور متعادل در شبکه های اجتماعی و تعاملات با مردم می تواند به آنها کمک کند تا جنبه های پنهان و مهم شخصیت خود را به دست آورند.
در نهایت این که:
شناخت خودشیفتگی پنهان گاهی دشوار است زیرا ابن افراد چهره های آرامتر دارند ولی در پشت نقاب کم هیاهوی آنها ویژگی های خود شیفتگی مثل به رخ کشیدن خود، شکنندگی و حساسیت بیش از اندازه، عدم همدلی، سوتفاهم دایم و کینه توزی پرخاشگری پنهان و مشکلات ارتباطی نهفته است.