marriage end of love Nastaran Adibrad Toronto Canada

آیا ازدواج مرگ عشق است؟!

شاید شما هم دیده اید که در محافل دوستانه وقتی صحبت از ازدواج می شود بسیاری از زوجهای حاضر با انتقاد از پدیده ازدواج آن را مرگ رابطه رمانتیک تلقی می کنند و معتقدند که قرارداد ازدواج اصولا باعث تخریب رابطه زوجها می شود. صرف نظر از این که بسیاری از رابطه های طولانی مدت بدون قرارد داد ازدواج نیز ممکن است به جدایی ختم شوند. ولی آیا به راستی ازدواج نقطه پایان عشق رمانتیک در یک رابطه است؟

دکتر ساندلا روانشناس و نویسنده دلایلی را برای فروپاشی عشق بعد از ازدواج  عنوان می کند از جمله :

  • افول عوامل بیوشیمیایی:

“در آغاز یک رابطه رمانتیک ترشح دوپامین  در مغز باعث حالت بیوشیمی و شیفتگی می شود که به نوبه خود باعث می شود ما بهترین خودمان باشیم و برای مدتها برای حفظ حالت شیدایی از احساسات و نیازهای خود  به نفع نیازها و احساسهای طرف مقابل چشم پوشی کنیم. چنین وضعیتی حتی  برای مدتی، ممکن است ما را از صحبت درباره احساساتمان باز دارد.”

ادامه این شرایط خطرناک است زیرا می‌تواند ما را از دیدن واقعیتهای مربوط به نیازهای خودمان و وضعیت طرف مقابل بازدارد.  به عبارت دیگر، زمانی که هنوز در مرحله شیدایی هستید، ممکن است تمایل بیشتری به پنهان کردن ضعفها و کاستی خود داشته باشید. اما وقتی رابطه به واسطه ازدواج به درازا انجامید  افراد احساس راحتی بیشتری پیدا می کنند که در مورد نیازها و خواسته های خود حرف بزنند و به واقع خودشان باشند لذا خواسته های سرکوب شده به ناگهان فوران کرده و به صورت انفجاری مطرح می شوند آینجاست که طرف مقابل شوک زده شده و با خود فکر می کند این آدمی نبود که من برای ازدواج انتخاب کردم او تغییر کرده است.

  • تفاوت نقش ها:

قبل از ازدواج مسولیت زندگی هر یک از طرفین به عهده خود او است. مسولیتهایی مانند انجام کارهای منزل، پخت و پز، نظافت،  پیگیری اموری مانند شارژ مسکن و خیلی چیزهای دیگر. بعد از ازدواج این مسولیت ها به عهده طرفین است و گاهی طرفین در مورد انجام این مسولیت ها دچار تعارض می شوند که روی رابطه رمانتیک آنها تاثیر می گذارد. “وقتی ازدواج می‌کنیم، باورها و انتظارات نامرئی زیادی وجود دارد که ممکن است در رابطه یک زوج غیرمتاهل نقشی نداشته باشد”

 

  • مسایل مالی و پولی:

مسایل پولی و مالی اگر به خوبی مدیریت نشده باشد می‌تواند به طور بالقوه به ازدواج آسیب برساند، زیرا قلب قدرت در رابطه را هدف گیری می کند. یعنی می تواند باعث به هم خوردن تعادل قدرت در رابطه شودذ. برای مثال اگر یکی از همسران بیشتر از دیگری درآمد داشته باشد بعد از ازدواج می تواند برای اعمال قدرت به عنوان یک اهرم استفاده شود. ویا اگر به اشتراک گذاری و یا نحوه خرج کردن پول به صورتی نباشد که مورد رضایت طرفین باشد باز می تواند باعث ایجاد جنگ قدرت بر سر پول  شود. لذا زوجین لازم است که  قبل از ازدواج  در مورد آن پول کاملاً شفاف باشند

  • انگیزه های نا درست برای ازدواج:

اگریک طرف یا هر دو طرف ازدواج را وسیله ای برای خروج از یک مشکل یا بحران مانند تنهایی، شکست عشق قبلی، دلایل مالی یا فرار از خانه پدری، برگزیده باشند امکان فروپاشی عشق بعد از ازدواج بالا می رود. دلیل این امر آن است که تا زمان برطرف شدن مشکل فرد یا هر دو طرف موتورانگیزه بخش برای حفظ رابطه را دارند ولی به محض برطرف شدن آن نیاز یا حل مشکل، ه نیازها و خواسته های دیگری مطرح می شود. نیازهایی که از دید طرف دیگر رابطه تازگی داشته و عجیب به نظر می رسد.  چنین وضعیتی می تواند به رابطه عاطفی زوج صدمه بزند.

در نهایت این که:

ازدواج تنها پیدا کردن فرد مناسب نیست بلکه به معنای تیدیل شدن به فرد مناسبی است که می تواند رابطه پیچیده ای به نام ازدواج را به گونه ای خردمندانه مدیریت کرده و پیش ببرد.

اگر هنوز مطمئن نیستید که شما آن شخص هستید، لطفا ازدواج نکنید.