تاثیر توجه و آگاهی بر روابط زناشویی – قسمت سوم
در دو بخش قبل تاثیرات شگرف ذهن آگاهی بر روابط زناشویی این گونه مطرح شد که افرادی که با توجه و آگاهی زندگی می کنند آرامش بیشتری داردند، گوش دهنده های بهتری هستند، نسبت به احساسات و هیجانات خود آگاهی بیشتری دارند و بهتر قادر هستند که با همسر خود همدلی کرده و توانایی بخشش بیشتری دارند. در این قسمت به ادامه بحث می پردازیم.
آگاهی از خودگویی ها
وقتی چیزی مطابق میل ما پیش نمی رود ، داستان سرایی ذهن ما شروع می شود و ما آن را حقیقت تمام فرض می کنیم. ذهن آگاهی کمک می کند تا تفاوت بین “خود” و افکارمان را متوجه شویم. لذا می فهمیم که آنها یکی نیستند. “افکار” ایده هایی هستند که مانند ابرهای آسمان از ذهن ما عبور می کنند. آنها زودگذر هستند و با شرایط تغییر می کنند.
به دلیل هوشیاری حاصل از ذهن آگاهی، وقتی ناراحت می شویم می توانیم داستانی را که به خودمی گوییم راحت تر تشخیص دهیم پس آنها را حقیقت فرض نکرده و کمتر تحت تاثیر قرار می گیریم. برای مثال اگر به همسرمان زنگ زدیم و او جواب ما را با تاخیر داد فورا قصه “او می خواسته تو را بی ارزش کند” فعال می شود. وقتی با کنجکاوی و آگاهی نسبت به این خودگویی توجه می کنیم کمتر تحت تاثیر آن قرار می گیریم.
یا هنگامی که از یک سفر کاری یک هفته ای به خانه آمداید و همسرتان با اشتیاق از شما استقبال نمی کند “داستان او تو را دوست ندارد” فعال می شود و ممکن است آزرده شوید و با او سر سنگین شده و قهر کنید. وقتی به واسطه ذهن اگاهی از افکار خود آگاه باشید از خود می پرسید که این افکار چه کمکی به شما می کند لذا خود را آرام کرده نفس عمیق می کشید و با آگاهی از افکار و احساساتی که به دنبال آن می آید آن را با همسرتان مطرح می کنید. نیاز خود را به او می گویید و از او یک آغوش گرم طلب می کنید. این نشان می دهد که شما رابطه ای توام با توجه و آگاهی را با کمترین تنش و بیشترین سطح ارتباط تجربه می کنید.
در این صورت او هم راحت تر پذیرای احساسات و تقاضای شما خواهد بود چون شما به قضاوتهای خود آگاه بوده و آنها بر روی همسر خود فرافکن نکرده اید و به گونه ای صادقانه احساسات افکار و نیاز خود را با او درمیان گذاشته اید.
چند هفته بعد متوجه می شوید که همسرتان نیز راحت تر از احساساتش با شما گفتگو می کند و نیازهایش را با شما درمیان می گذارد به این ترتیب رابطه بین شما بهبود می یابد.
اینکه بتوانیم به طور عینی به افکار و احساسات خود نگاه کنیم، به ما اجازه می دهد تا هر موقعیتی را از نو تنظیم کنیم و به ما این فضا را می دهد تا به جای واکنش های فوری و خودکار، هوشمندانه تر رفتار کنیم.
در نهایت
تجربه حاصل از تمرین های ذهن آگاهی و توجه، عشق به خود و تلاش برای خودسازی و وصل به دیگران است. این تجربه با حضور کامل در زمان حال، کاهش استرس، خودآگاهی،توجه به دیگران، همدلی و بخشش و مدیریت افکار حاصل می شود.