طلاق خاکستری، چیستی و عوامل موثر
واژه طلاق خاکستری به تازگی وارد ادبیات روابط زناشویی شده است. این اصطلاح در مورد طلاقهایی به کار می رود که زن و شوهر بیش از 50 سال دارند. اعلام اخیر طلاق بیل و ملیندا گیتس باعث شد بسیاری از آمریکایی ها برای اولین بار بر اصطلاح طلاق خاکستری تمرکز کنند. آمارها نشان می دهد که طلاق در میان آمریکاییهای 50 ساله و بالاتر نسبت به سال 1995 دو برابر شده است این درخالی است که نرخ کلی طلاق در ایالات متحده در زوجهای بین 25 تا 39 سال کاهش یافته است. اگرچه برخی از این موارد را میتوان به عوامل مالی نسبت داد، اما دلایل دیگری برای افزایش آن وجود دارد. این پدیده واقعیت دردناک برای میلیون ها نفری است که سالها با آن درگیر بوده اند. طلاق های خاکستری پدیده ای در حال افزایش است و تأثیرات منحصر به فرد خود را بر روی همسران، فرزندان و بستگان درگیر می گذارد.
عوامل ایجاد کننده
خالی بودن رابطه
بسیاری از زوجهایی که به دلایل نادرست با هم ازدواج کرده اند دیری نمی پاید که احساس می کنند هیچ زمینه مشترکی در رابطه با یکدیگر ندارند. آنها فاصله بین خود را فرسنگها می بینند که به راحتی پر نمی شود این درحالی است که صاحب فرزند یا فرزندانی شده اند. چنین زوجهایی مترصد آن هستند که در اولین فرصت از هم جدا شوند منتهی به دلیل این که هر دو برسر فراهم کردن محیط خانوادگی برای فرزندان تاکید دارند ترجیح می دهند که بچه ها را با هم بزرگ گنند و جدایی را به تاخیر بیندازند. این زوجها چون هیچ رابطه مستقلی جدای از فرزندان با هم نداشته اند به محض رفتن بچه ها دلیلی برای با هم بودن نمی بینند.
بحران های میانسالی
یکی دیگر از دلایل جدایی در سنین بالای پنجاه سال پدیده ای است به نام بحران میانسالی. این پدید برای برخی بسیار جدی است. در بعضی افراد بحران میانسالی واکنش دفاعی برای مقابله با اثرات پیر شدن است. در چنین مرحله ای از زندگی بعضی افراد احساس می کنند کارهای انجام نداده بسیاری دارند که فرصت زیادی برای رسیدگی به آنها ندارند که البته از نظر همسرشان ممکن است قابل قبول نباشد. مثلا دوست دارند رابطه ها، مکانها، افراد، اشیا و حتی شغلهای جدیدی را تجربه کنند. بعضی ممکن است از رابطه خود ناراضی باشند و این زمان را آخرین فرصت، برای یافتن عشق واقعی در طول زندگی خود بدانند.
امید به زندگی طولانی تر
با بالاتر رفتن امید به زندگی و طولانی تر شدن عمر انسان، احتمال بروز بحران میانسالی افزایش می یابد. اکنون وقتی فردی 50 ساله می شود، بیشتر این فکر وجود دارد که زمان بیشتری برای بهره بردن از موهبات زندگی سالم در اختیار دارد. در چنین شرایطی بعضی افراد دراندیشه یک رابطه پایدار غیر از روابط قبلی خود هستند که با نیازها و تمایلات آنها متناسب تر است. این دسته افراد معمولا کسانی هستند که از ازدواج خو راضی نبوده و به دنبال فرصت برای خروج از رابطه می گردند.
رابطه های خارج از ازدواج
برخی از طلاقهای خاکستری ناشی از خیانت یک یا دو طرف رابطه هستند. در این مورد هر یک از طرفین یا هردو ممکن است پس از یک ازدواج طولانی، افراد دیگر را جذابتر ببینند. انجمن روانشناسی آمریکا گزارش می دهد که خیانت عامل اصلی 20 تا 40 درصد طلاق ها است. متأسفانه، رواج فناوری در عصر جدید خیانت را آسان تر از همیشه کرده است. با افزایش سن، همسران ممکن است نیازها و خواستههای جنسی خود را در مکانها و یا با افراد متفاوتی بیابند.
سندرم آشیانه خالی
علاوه بر این، “سندرم آشیانه خالی” نیز بسیار واقعی است و بر نحوه نگاه زوج به زندگی زناشویی تأثیر می گذارد. تربیت فرزندان چالشی فراگیر است که سال ها تلاش کامل دو نفر را می طلبد. وقتی کار تمام شد، افراد ممکن است به دنبال چیز جدیدی برای زندگی خود باشند و نخواهندهمسر خود را در آن دخیل کنند. در بعضی خانواده ها رفتن فرزندان به مثابه از دست دادن آنها تلقی می شود و غصه و سوگواری بعد از آن می تواند رابطه زوجها را تحت تاثیر قرار دهد. بخصوص اگر پایه های رابطه از قبل لرزان بوده باشد. در این مرحله از دست دادن هدف و همچنین افسردگی می تواند باعث شود افراد از ازدواج خود دور شوند.
مسائل مالی
بعضی از زوجها ممکن است سال ها بر سر پول دعوا داشته باشند. با نزدیکتر شدن به دوران بازنشستگی، مسائل مالی بیشتر به یک موضوع اساسی تبدیل میشود. یک زوج ممکن است در زمانی که بیش از پیش به اندوخته مالی نیاز داشته باشند، بدهکار شوند و ممکن است در مورد نحوه رسیدگی به امور مالی اختلاف نظرهای شدیدی پیدا کنند. بحث های پولی یکی از دلایل طلاق در امریکای شمالی است و با بالا رفتن سن این مسائل از بین نمی رود. چه بسا انعطاف پذیری در مورد آن کمتر می شود و منجر به جدایی زوجها در این سن می شود.نابرابری های مالی بین زوجها که در طول زمان ایجاد شده است می تواند رنجش افزاینده ای را به همراه داشته باشد. که در این زمان ممکن است اوج گرفته و منجر به جدایی شود..
در نهایت این که:
طلاق خاکستری یک شبه رخ نمی دهد و ناشی از انباشته شدن رنجش های طولانی مدتی است که در طول سال ها اتفاق افتاده است. دلخوری ها و زخم هایی که هرگز به درستی به آن رسیدگی نشده است به مانند آب زیر پل است که به مرور زمان جمع شده و به ناگاه همسران ممکن است متوجه شوند پل رابطه انها در حال فرو ریزی است. اگر قبل از رسیدن به مرحله جدایی و نیز با توجه به آسیبهایی که این نوع طلاق به همراه خود دارد، برای گرفتن کمک حرفه ای اقدام شود به احتمال زیاد آمار این گونه طلاقها کاهش می یابد.