روابط مبتنی بر شرم
«گاهی اوقات به این فکر می کنم که آیا کسی در این دنیا برای من اهمیت قائل است؟ بله، اشخاص زیادی در زندگی من وجود دارند. ولی همیشه از من می خواهند که از آن ها مراقبت کنم. وقتی که مشکلی برایم پیش می آید و به کمک نیاز دارم، و یا وقتی که نیاز دارم راجع به احساساتم صحبت کنم، همه ی آنها ناپدید می شوند. بیشتر حس می کنم خدمتکار هستم تا یک دوست…»
«خودم را به بد ترین نام ها و صفت های موجود صدا می زنم. گاهی این بخاطر این است که اشتباهی مرتکب شده باشم و یا حرفی احمقانه گفته باشم. گاهی اصلا کار بدی انجام نداده ام که بخواهم راجع به آن فکر کنم. این صدا را درون خود می شنوم که فریاد می زند من بدبخت ترین انسانی هستم که تا به حال بر زمین قدم گذاشته است. باقی مشکلات به زبان نمی آیند. حس می کنم تنفر از خویش مرا به زمین کوبیده است.»
شرم تباه کننده است؛ متانت، غرور و احترام به خویشتن را نابود می کند. متأسفانه، اکثر افراد در روابط شرمساری دهنده گرفتار می شوند که در نتیجه ی آن هر روز در معرض تمسخر و سرافکندگی قرار می گیرند. این روابط ممکن است یک طرفه باشند، بطوریکه تنها یک عضو آن رابطه، دیگری را شرمسار می کند. شرم یک طرفه اغلب زمانی اتفاق می افتد که یک شخص از قدرت برتری داشتن نسبت به دیگری لذت می برد. روابط شرمسار کننده دو طرفه نیز زمانی اتفاق می افتد که هر دو طرف شدیداً و مرتبا یکدیگر را شرمسار می کنند. این افراد در رقابتی شرمسار کننده درگیر می شوند که در آن هدف این است که شخص مقابل را خوار کرده و کم ارزش نشان دهند.
روابط شرمساری دهنده فاقد صفات و احساسات انسانی هستند. تمامی ما لیاقت این را داریم که با احترام با ما رفتار شود، مهم نیست ماهیت مشارکت و آمیزش ما با شخص دیگر چه شکلی به خود گرفته باشد. هر رابطه ای که بر پایه ی شرمساری باشد باعث آزار و اذیت اعضای آن می شود. و نیاز مند کمک حرفه ای است.