قطب نمای زندگی

آیا در زندگی احساس می کنید راه خود را گم کرده اید، بی هدف یا کمی گیج شده اید ، مانند اینکه در زندگی بر کشتی سوار هستید که بدون سکان دار در دریا رها شده است؟ ایا احساس می کنید نمی دانید از زندگی چه می خواهید؟ در این صورت، احتمالاً ارزشهای خود را نمی شناسید و بر اساس آن ها حرکت نمی کنید.

ارزشها عبارتند از اعتقادات، نگرشها و معیارهای رفتاری درباره آنچه در زندگی برای شما مهم است. آنها همچنین ذهنی هستند و ممکن است با گذشت زمان تغییر کنند. برخی از ارزشهای متداول عبارتند از صداقت، وفاداری، شفقت، صداقت، آزادی و کمک به دیگران.

ارزش ها به واقع همان چیزهایی هستند که به زندگی شما معنا، هدف و جهت می بخشند.

ارزشها قطب نمای زندگی

ارزشها مانند قطب نمای زندگی شما عمل می کند. با استفاده از این قطب نمای جهت یاب هر زمان که با ارزشهای خود مطابقت نداشته باشید ، متوجه می شوید که در مسیر نیستید لذا در حرکت خود تجدید نظر می کنید. یکی از نشانه های بارز نبودن در مسیر ارزشها، تجربه احساسهای نامطلوبی مانند احساس اضطراب، فشار روانی، افسردگی، تنهایی ، کینه و عصبانیت است. وقتی چنین احساسهایی را تجربه می کنید ، لحظه ای درنگ کنید، سبک زندگی خود را ارزیابی کرده و فاصله خود را با ارزشهایتان بسنجید.

به عنوان مثال، وقتی احساس می کنید بیش از حد در کار دچار مشکل شده اید، ممکن است شغل شما یا نحوه اجرای آن با دو ارزش اصلی تان در تقابل باشد. این دو ارزش می تواند  “رشد” و “احترام شخصی” باشد. سنجیدن نسبت کاری که انجام می دهید با ارزشهای مرکزی تان یک راهنما برای شما  فراهم می کند. بعد از آن می توانید محیط، نحوه اجرا یا  نوع کارتان را به گونه ای تغییر دهید که تامین کننده این دو ارزش شما باشد. در این صورت متوجه تغییر حال و هوای خود خواهید شد.

مثال دیگر مانند فردی است که دچار  بی عملی یا  اهمال کاری شده است و در خود احساس پژمردگی و درماندگی می کند چرا که زندگی اش براساس یکی از ارزشهای مرکزی او که سازندگی و پویایی است پیش نمی رود. وقتی فرد این موضوع را تشخیص می دهد ، “اقدامی بی امان و گسترده انجام می دهد ” تا دوباره به مسیر درست خود برگردد . در چنین موقعیتی  به جای  سرزنش خود و دیگران، غر زدن  و اجتناب از موقعیتهای مختلف ، دست به اقداماتی می زند تا او را به سمت ارزش هایش باز گرداند.

گاهی اوقات ممکن است  ارزش های شما در تقابل  با هم قرار بگیرند. به عنوان مثال ، ممکن است  “جسارت” یکی از ارزشهای اصلی شما باشد در این صورت اگر به اندازه کافی ریسک نکند، بی قرار و بی حوصله می شود. وقتی این اتفاق می افتد ، لازم است چندین اقدام را دنبال کنید ، از جمله “تعیین اهداف جسورانه” و “ادامه آن”. علاوه بر این ، این اقدامات ممکن است با ارزش های دیگرشما مانند “احتیاط” ، “تعادل” و “سازگاری” همساز  نباشد.

در چنین موقعیتی لازم است  که فرد  ارزش های خود را اولویت بندی کند و بر اساس  اولویتهایش  برنامه ریزی و اقدام کند. برای مثال اگر برای شما جسارت حرف اول را می زند لازم است اولویت انتخاب شما، ریسک کردن و رفتار جسورانه باشد تا احساس رضایت کنید.

چگونه ارزش های خود را شناسایی کنیم.

برای شناسایی ارزش های خود می توانید چند سوال اساسی از خود بپرسید.

  • اگر من در مراسم خاکسپاری خودم بودم ، دوست داشتم اعضای خانواده و دوستانم در مورد من چه بگویند؟
  • اگر من نوه هایی می داشتم دوست داشتم در مورد من چه فکر می کردند من به آنها چه توصیه هایی می کردم؟
  • اگر من رهبر کشورم شوم ، به چه ویژگی هایی نیاز دارم؟

همچنین می توانید از افرادی که به آنها احترام می گذارید، درباره ارزشهای آنها بپرسید، به ویژه از افرادی که به ارزشها در زندگی اهمیت می دهند.

هنگامی که ارزش های خود را شناسایی می کنید، باید برای پیاده کردن آنها در زندگی هدف گذاری کرده و برنامه ریزی کنید در این صورت هر لحظه و همه جا می توانید با قطب نمای زندگی، که ارزشهایتان هستند هم جهت بوده و سردرگم نمی شوید.