هنر جدال دوستانه
بعضی ها عقیده دارند که یک زندگی زناشویی شاد و سالم از هر گونه جنگ و جدالی خالی است و در آن هیچ گونه بحث و مشاجره ای نیست. در حالی که در دنیای واقعی این امری تقریباً غیر ممکن است و خواهی نخواهی دو نفر با دو جنس متفاوت، روحیات، گذشته و نیازهای متفاوت ممکن است با یکدیگر درگیر جنگ و جدال شوند.
به عبارت دیگر می توان گفت که تعارض در رابطه زناشویی امری اجتناب ناپذیر است و بدون تعارض بودن لزوما نشانه سلامت یک رابطه نیست. نکته مهم در رابطه زناشویی سالم، یادگیری نحوه جدال عادلانه و یا جنگ دوستانه است که این امر مستلزم یادگیری مهارتهای حل تعارض است. جدال عادلانه یعنی پذیرفتن اینکه تفاوت داشتن امری طبیعی است و می توان تعارض را بدون آسیب رسانی به دیگری حل نمود.
مهارتهای حل تعارض به ما کمک می کند بخارهای انباشته شده در رابطه را بدون سوخته شدن یا سوزاندن تخلیه کنیم. جدال دوستانه کمک می کند با هم مشاجره کنیم ولی باز هم با هم دوست باشیم.
بعضی افراد این شانس را داشته اند که در خانواده هایی بزرگ شوند که پدر و مادر آنها الگوهای خوبی برای حل تعارض برای آنها بودند. آنها یاد گرفته اند که چگونه مخالفت کنند و چگونه مورد مخالفت قرار گیرند بدون اینکه دوستیشان از بین برود. برخی دیگر این شانس را نداشته اند و کوچکترین مخالفت و یا عدم توافقی مبدل به جنگی خانمان برانداز بین آنها می شود.
برای افرادی که این مهارتها را ندارند موارد زیر کمک می کند که موقع جدال آن را دوستانه جلو برده و با احترام به پایان برسانند و در نهایت دوست باقی بمانند.
چگونه دوستانه بجنگیم:
- تعارض را در آغوش بگیرید: از تعرض نترسید. تعارض جزو عادی از زندگی روزانه است حتی می توان گفت نشانه ای از سلامت انسانها است و می تواند فضایی را برای یادگیری از یکدیگر فراهم کند. این امر نشان می دهد که در چه زمینه هایی نیاز به رشد داریم.
- تمرکزتان روی موضوع باشد نه یکدیگر: یک جدال دوستانه با تمرکز بر یک موضوع خاص مشخص می شود. نه اینکه در حین بحث و جدل به یکدیگر بر چسب زده می شود. به جای سرزنش و گیر دادن به هم یکدیگر موضوع، را مشخص کنید و فقط روی یک موضوع خاص با جزییات آن تمرکز کنید.
- با احترام و فعالانه گوش دهید: وقتی نسبت به موضوعی خیلی احساساتی می شوید تنها کاری که لازم است بکنید این است که گوش دهید. گوش دادن با احترام یعنی به رسمیت شناختن احساس طرف مقابل و توجه به کلمات او، هرگز کلمه تو نباید چنین احساسی را داشته باشی را به کار نبرید. در قدم اول فقط سعی کنید احساس او را با گوش دادن بفهمید حتی اگر موافق آن نیستید حد اقل همدلی کنید.
- آرام حرف بزنید: هر چقدر بلند حرف بزنید کمتر شنیده می شوید. حتی اگر او داد می زند نیازی به تلافی وجود ندارد. صدایتان را پایین بیاورید در این صورت او بهتر می تواند منظور شما را درک کند.
- به جای حالت دفاعی حالت کنجکاوی داشته باشید: حالت دفاعی فضای جنگ ایجاد می کند. به جای فریاد زدن سعی کنید بفهمید موضوع چیست بنابراین با سؤالات بدون جهت در مورد جزئیات موضوع و درخواست مثال، بخواهید مسئله مورد اختلاف روشنتر شود. در این صورت او هم آرامتر و منطقیتر خواهد شد.
- بخواهید جزییات را توضیح دهد: جملات کلی و مبهم مانند همیشه، هرگزو تقریباً، هیچ کمکی به شناخت مشکل نمی کند. وقتی او شکایت میکند از او در مورد تعداد رفتارهای نامناسب خود و یا چگونگی رفتار خود توضیح بخواهید. مثلاً اگر میگوید من از دست رفتار تو ناراحت هستم دقیقاً بخواهید بگوید چه رفتاری؟ کجا؟ چگونه و چند بار؟
- به دنبال نقطه توافق باشید: همیشه موقع مجادله نقاط مشترکی وجود دارد. این نقاط را پیدا کنید. حتی اگر توافق مشکل باشد و تنها یک نقطه مشترک وجود داشته باشد از آن نقطه شروع کنید تا به راه حل برسید.
- به موارد انتخابی دیگر نگاه کنید: دعوا زمانی تمام می شود که همکاری شروع شود. به طور مؤدبانه از او برای ارائه پیشنهادهای جایگزین سؤال کنید. توجه به انتخابها و پیشنهادهای او نشانه احترام است. دیدگاههای خود را هم برای حل مسئله مطرح کنید و نشان دهید که شما هم آماده پذیرش و انجام راههای جدید هستید.
- امتیاز بدهید: امتیازات کوچک فضا را برای مذاکره، توافق و کنار آمدن، باز می کند. نسبت امتیازهای توافق همیشه لازم نیست 50-50 باشد. ممکن است گاهی توافق 60-40 یا 30-70 باشد. زیاد روی اندازه توافق و نمره پافشاری نکنید. رابطه گاهی اوقات مهمتر از موضوع مورد اختلاف است.
- صلح برقرار کنید: به دلیل ارزشی که برای ارتباط خود قائل هستید به دنبال این باشید که در نهایت به صلح و آرامش برسید. زندگی زناشویی دادن و گرفتن است گاهی اوقات برای گرفتن چیز با ارزشتر که رابطه و آرامش است، چیزهایی را باید بخشید. مهم این است که در نهایت احساس صلح و آرامش داشته باشید.
در نهایت این که:
تعارض و اختلاف نظر در رابطه زناشویی امری اجتناب ناپذیر و غیر قابل حذف است. آنچه که این امراز تاثیرات مخریب مصون داشته و تبدیل به جزو سازنده و مفید در رابطه می کند نوع برخورد با مسایل زندگی مشترک است. مهارتهای گفتگو و مذاکره، حل تعارض و جدال دوستانه امری یادگرفتنی است که می توان با کمک متخصص کار آزموده آموخته و نتیجه آن، رابطه ای تو ام با صلح پایدار است.
سه الگوی ارتباطی
1- ویژگیهای ارتباطی سبک انفعالی
احساس و افکار و عقاید خود را صادقان بیان نمی کند، اجازه می دهد که دیگران حق او را ضایع کنند اغلب یا حالت عذرخواهی و کم بینی خود احساس و نیازش را بیان می کند بنابراین دیگران به خود حق می دهند که به راحتی او را بی احترام کنند. حق خود را ضایع می کند. گاهی به طور ظریفی توانایی های دیگران را برای نا امید کردن خود نادیده می گیرد. مسئولیت بیش از اندازه می پذیرد و برای
ویژگیهای کلامی: جملات طولانی در هم و بر هم، خیلی غیر مستقیم حرف زدن، تعلل و بریده بریده حرف زدن، صاف کردن سینه موقع حرف زدن به کرات، عذرخواهی مکرر با صدای لرزان، کاربرد جملات «اگر خیلی ناراحتت نمی کند و یا خیلی دردسر درست می کند» قبل از بیان حرفها، کاربرد کلماتب مانند شاید، اوم … اِ، که نشان از تردید است، صدای یکنواخت و کند است، صدا از ته چاه می آید و یا ناله می کند، بیش از اندازه نرم و یا گرم، بیشتر اوقات. اغلب همراه با جملات قضاوتی مانند « من اغلب چیزی نمی گم » عذر خواهی های افراطی، «من خیلی خیلی معذرت می خوام که تو را ناراحت میکنم»، این فقط نظر من است شاید اشتباه می کنم، دست کم گرفتن خود «خیلی مهم نیست، اصلاً مسئله ای نیست، خود را خوار کردن، من بی خاصیت هستم، من نا امیدم، خودت که بهتر من رو می شناسی.
ویژگیهای غیر کلامی: عدم نگاه مستقیم به چشمان طرف مقابل، پایین را نگاه کردن، حالت خمیده داشتن، دستها را به هم فشردن و یا پیچاندن، چشمک زدن و یا خندیدن موقع ابراز خشم، پوشاندن دهان با دست، دستها را بستن برای حفاظت خود، تظاهر به لبخند موقع ناراحتی و انتقاد نشنیدن و خشم
2- سبک ارتباطی
- ابرو بالا انداختن موقع پیش بینی کردن، لرزش فک
سبکهای تفکر منفعلانه: من حساب نمی کنم، احساسات افکار و نیازهای من مهمتر از تو نیست، دیگران در مورد من بد فکر می کنند یا من را دوست ندارند، اگر «نه» بگویم دیگران را ممکن است ناراحت کنم و من مسئول ناراحتی آنها هستم.
نتیجه نهایی: در مقابل نادیده گرفتن خود پاداش می گیرم، اگر اشتباهی صورت بگیرد کمتر سرزنش می شوم زیرا هیچ وقت آغازگر نیستم، دیگران اغلب از من مراقبت خواهند کرد. پرهیز کردن، عقب انداختن یا بوساندن تعارضها باعث کاهش اضطراب یا حل آنها می شود.
هزینه ها: تحمل بیش از اندازه، فرد را مساعد برای بروز خشم و عصبانیت افسار گسیخته می کند. تقاضای بیش از اندازه دیگران، گیر افتادن در رابطه های ناسالم و عدم توان برای تغییر آن ، تظاهر به فرد خوب و دوست داشتنی بودن، از دست دادن عزت نفس، فشار روانی و استرس دائمی.
رفتارهای پرخاشگرانه:
تعریف: روی حرف خود می ایستد تا حق خود را بگیرد، افکار و احساسات و عقاید خود را به روش نامناسب و با زیر پا گذاشتن حق دیگران بیان می کند.
احساس ضایع شدن به دیگران می دهد، دیگران را تحقیر میکند، دیگران را تهدید و یت به دیگران به صورت کلامی پ، احساسی و یا رفتاری حمله می کند.
کلمات: ویژگیهای کلامی با صدای گوش خراش و طعنه آمیز حرف می زند، فصیح و با توقف کم حرف می زند، اغلب حرف دیگران را قطع می کند، ناگهانی حرف می زند، تند حرف می زند، با کلمات سرزنش آمیز، صدای محکم، تن صدا سخت و سرد و نیش دار است، فریاد می زند، و به صورت گوش خراش که هر چه به آخر حرفهایش نزدیک می شود صدایش بلندتر می شود. کلمات تهدیدآمیز ، حرفهایی مانند
سبکهای ارتباطی
بهتر است مواظب رفتارت باش وگرنه …، تحقیر آمیز است، احمق نباش، نظرات همراه با و مفاهیم مانند کلمات قطعی باید حتماً نباید – قضاوت مثل خوب و بد کردن چیزها، فحش های جنسی و یا نژاد پرستان دادند و یا گرایشهای جنسیتی و یا نژادپرستانه داشتن، مباهات کردن، لاف زدن و به رخ کشیدن، من هرگز مثل تو اشتباه نمی کنم، تو کی هستی که بخواهی چنین حرفی را به آدمی مثل من بگی، نظرات خود را حقیقت فرض می کند، هیچ کس نمی خواهد این رفتار را داشته باشد، این روش بی خاصیت است، کلمات تهدیدآمیز، و یا سؤالات تهدید آمیز، تو این کار را کردی؟ هنوز تمامش نکردی؟
رفتارهای غیر کلامی: مزاحمت ایجاد کردن برای دیگران، زل زدن به دیگران، مشت کردن دست، ؟ کردن مشت، دیگران را با انگشت اشاره خطاب کردن، قدم زدنهای بی صبرانه، خم شدن بیش از اندازه به جلو، یا عقب به صورت نامناسب دستها را در هم قفل کردن، لبخند یا تمسخر، پوزخند، اخم و ترشرویی موقع عصبانیت، فشار دادن فک،
طرز فکر: قبل از اینکه تو کاری بکنی من باید پیش دستی کنم، من نفر اولم، دنیا میدان نبرد است و من باید برنده باشم.
نتیجه : وادار کردن دیگران برای رسیدن به خواسته های خود، حرف خود را پیش بردن، دیگران کم ارزش هستند، همه چیز تحت کنترل است، خلاص از تنش، احساس قدرت
هزینه: ایجاد خصومت و دشمنی و ناراحتی اطراف خود، ایجاد حس بدبینی و ترس به دلیل تلاش دائمی برای کنترل اوضاع آرامش مشکل می شود، روابط تخریب شده و منفی و بی ثبات، احساس درونی که منجر به تحقیر دیگران میشود، احساس گناه و شرم، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس
رفتارهای قاطعانه:
ارتباطی که احساسات افکار و عقاید به صورت باز و صادقانه بدون تحقیر و آزار دیگران و با رعایت حقوق دیگران ابراز می شود، رفتار جایگزینی برای جلوگیری کردن از رفتارهای پرخاشگرانه که حق دیگران را ضایع می کند و افراد انفعالی که حق خودشان ضایع می شود.
نشانه های کلامی: صدای محکم و آرام، فصیح با توقف کم، با ثبات و همراه با صلح، تن صدا گرم و در سطح متوسط، محترمانه و روشن، نه خیلی بلند و نه خیلی کوتاه، صدا متناسب با موقعیت کاربرد واژه «من»، «من دوست دارم، من فکر می کنم، من دوست ندارم» که مختصر و مشخص است،
کلمات ؟ مانند تو در این مورد چه فکر می کنی؟ واژه های همدلانه همراه با ابراز علاقه و درخواست دوست دارم “I would like to”، تفاوت گذاشتن بین حقایق و نقطه نظرها ممکن است نظر من با حتماً – ؟، انتقادهای سازنده، بدون سرزنش، من احساس خوبی ندارم وقتی تو وسط حرف من می پری و یا مزاحم من می شی، دنبال نظر دیگران بودن نظر تو در این مورد چیست؟ دنبال راه حلهای دیگران نیز بودن، چطوری می توانیم چنین مشکلی را حل کنیم.
رفتارهای غیر کلامی: گوش دادن فعال، نگاه مستقیم بدون زل زدن یا خیره شدن، بدن باز و پذیرا، دستها باز و در حال حرکت، لبخند آرام توام با خوشحالی، اخم موقع عصبانیت، ثبات در حالت و ژست، فک آرام،
سبک تفکر – سبک تفکر: اجازه نمی دهم از من بهره برداری کنی و آنچه را تو هستی مورد حمله قرار نمی دهم، نتیجه: استقامت روی حق خود که منجر به افزایش عزت نفس می شود. – شانس گرفتن حق خود زندگی شما را پیش می برد – ابراز خود به صورت مستقیم جلوی احساس خشم و ناراحتی را می گیرد.
سبکهای ارتباطی:
- اگر فرد درگیر موضوع از دست دادن حق خود نباشد و احساس نکند که دیگران حق او را خورده اند و بهتر از خودش مراقبت کند دیگران را بیشتر دوست خواهد داشت.
- هزینه: دوستان و نزدیکان شما ممکن است رفتارهای انفعالی قبلی را بهتر دوست داشته باشند و انتظار رفتارهای قاطعانه را نداشته است. هیچ تضمینی برای نتیجه وجود ندارد. گاهی دشوار است که حالت قاطعیت داشته باشید. هر زمانی ممکن است حالتهای قبلی برگردد.