پانزده موضوعی که کاش قبل از ازدواج در مورد آن با همسرم گفتگو کرده بودم – بخش دوم
خیلی وقتها گفتنی های زیادی هست که افراد داوطلب ازدواج هرگز در مورد آن گفتگو نمی کنند. روشن نبودن موضع افراد در مورد موضوعات اساسی زندگی باعث می شود که طرفین ازدواج با برداشتها و انتظارات غیر واقعی وارد یک رابطه دراز مدت شوند. بحث و گفتگو در مورد مسایل اساسی زندگی مشترک قبل از عقد ازدواج می تواند به شناخت واقعی نسبت به یکدیگر کمک کرده زمینه های تعارض را کاهش دهد. در بخش قبل در مورد پنج موضوعی که ای کاش در مورد آن قبل از ازدواج صحبت می کردیم بحث شد و اینک ادامه
۶- نقش والدین و خانواده ها
روشن نبودن مرز حضور والدین و خانواده ها یکی از مهمترین عوامل طلاق است. گاهی اوقات نیز ممکن است والدین بیمار شوند ، به این معنی که ممکن است نیاز به مراقبت داشته باشند. همچنین تصمیماتی مانند میزان حضور و دخالت والدین و خانواده های طرفین، میزان رفت و آمد و یا زندگی با آنها و این که در زمان بیماری چه کسی قرار است از آنها مراقبت کند، لازم است مورد گفتگو و توافق قرار گیرد. همچنین اگر والدین نیاز به کمک مالی دارند نیز لازم است به روشنی مطرح شود.
۷- توافق در مورد امور مالی و نحوه مشارکت در آن
دومین عامل طلاق در امریکای شمالی، مشکلات و تعارضات مالی بین زوجها است . لذا لازم است که قبل از قرارداد ازدواج ضمن گفتگو دوجانبه برنامه ریزی کنید که چگونه می توانید پولی را که هر دوی شما در آینده به دست خواهید آورد مدیریت کنید. هر شخص ممکن است نیاز به پس انداز جداگانه خود داشته باشد ، علاوه برآن داشتن یک حساب مشترک که هر دو همسر در هر ماه به واریز می کنند می تواند مشارکت دو نفر را در هزینه های خانواده مشخص کند. بسته به میزان دستمزد آنها ، درصد مشارکت مورد نیاز می تواند مورد بحث و توافق قرار گیرد. همچنین تصمیم گیری در مورد زمان استفاده از منابع مالی مشترک نیز موضوع مهمی است که می توان در مورد آن گفتگو کرد.
همچنین روشن سازی میزان بدهی های واقعی هریک از طرفین می تواند به شما کمک کند تا از قبل نحوه مدیریت آنها را برنامه ریزی کنید. هیچ یک از طرفین ازدواج با رو به رو شدن با بدهی همسر خود بعد از ازدواج احساس خوبی را تجربه نمی کند. اگر فردی بعد از عروسی از میزان واقعی بدهی شریک خود مطلع شود احساس خیانت می کند. بعلاوه ، این امرمی تواند اعتماد به شریک زندگی را خدشه دار کند.
۸- تصمیم گیری برای داشتن فرزند
لزوما همه کسانی که ازدواج می کنند قصد ندارند که بچه دار شوند. لذا لازم است که همسر آینده شما در جریان دقیق دیدگاه شما نسبت به داشتن بچه قرار بگیرد و شما نیز لازم است که بدانید آیا همسر شما قصد دارد در آینده بچه دار شود و یا اصولا از نظر سنی و یا وضعیت فیزیکی امکان بچه دار شدن را دارد؟ حتی اگر هر دو همسر در مورد داشتن فرزند توافق داشته باشند، موارد دیگری برای بحث وجود دارد ، مانند شیوه های فرزندپروری ، اگر بچه ها دارای معلولیت باشند چه می کنید یا اگر آنها متفاوت از آنچه شما انتظار داشتید چگونه واکنش نشان دهید؟.
از نظربرخی از افراد، داشتن فرزند ضروری است. بنابراین اگر به دلایلی زن و شوهر نمی توانند بچه دار شوند ، باید فکر کنند که در آینده چه کاری باید انجام دهند. آنها ممکن است فرزندخواندگی ، جایگزینی ، IVF یا طلاق و ازدواج مجدد را انتخاب کنند.
۹- توافق بر سر مکان زندگی
اگرچه این امر بدیهی به نظر می رسد ، اما ممکن است افراد قبل از ازدواج از صحبت در این مورد غافل شوند. این که آیا آنها محل زندگی خود را به شهر یا کشور دیگر تغییر دهند و یا این که در حومه شهر زندگی کنند یا در مرکز شهر ، می تواند تغییر بزرگی در زندگی مشترک آنها ایجاد کند. همچنین اگر یکی از همسران بخواهد در یک آپارتمان زندگی کند و دیگری رویای زندگی در خانه ای ویلایی را داشته باشد ، ممکن است منجر به نارضایتی شود. اگر یکی انتظار داشته باشد در نزدیکی دوستان یا خانواده خود زندگی کند ، در حالی که دیگری فکر می کند هرچه دورتر بهتر، ممکن است باعث ایجاد تعارض و اختلاف شود.
۱۰- زمان با کیفیتی که قرار است با هم داشته باشید
داشتن وقت با کیفیت با یکدیگر به دوام رابطه زناشویی کمک می کند در عین حال این بدان معنا نیست که زوج باید تمام وقت خود را به صورت شبانه روزی با هم بگذرانند. آنها هنوز افرادی هستند که نیازهای خود را دارند. گاهی اوقات ، آنها باید به یکدیگر فضا بدهند. برخی از افراد ممکن است فضای بیشتری را نسبت به دیگران بخواهند و برخی دیگر خواهان وقت بیشتر برای با هم بودن هستند ، بنابراین ارزش دارد از قبل بدانید چه چیزی از یکدیگر انتظار می رود.
ادامه دارد…