چرا از عشق گریزانیم

چرا از عشق گریزانیم

ریشه های اساسی گریز از عشق و ترس از صمیمیت اغلب به دوران کودکی و ناتوانی دراعتماد به در دسترس بودن والدین و مراقبان اولیه بازمی‌گردد که می‌تواند منجر به مشکلات دلبستگی شود.
تجربیاتی که ممکن است خطر ترس از صمیمیت را افزایش دهد عبارتند از:

درهم تنیدگی خانواده:
دسته ای از خانواده ها اگر چه ممکن است، در ظاهر، با محبت و حمایت‌کننده به نظر برسند، ولی مرزها و نقش‌ها ممکن است در آنها مبهم باشد بنابراین جایگاه افراد خانوتده روشن نیست.و همین موضوع منجر بت احساس نا امنی در کودکان شده که به نوعی روابط یزگساللی آنها را هم تحت تاثیر قرار می دهد.

محرومیت عاطفی:
بعضی از والدین از نظر حضور فیزیکی در دسترس هستند ولی با فرزند خود پیوند عاطفی ندارند. آنها نه هیجانات و عواطف فرزند را درک می کنند و نه عواطف آنها به رسمیت می شناسند. لذا این پیام را به فرزندان می فرستند که نمی توان به آنها (والدین و در نتیجه، دیگران) اعتماد کرد.

از دست دادن والدین:
افرادی که یکی از والدین خود را در اثر مرگ، طلاق یا زندان از دست داده اند ممکن است با احساس رها شدن مواجه شوند و در بزرگسالی برای ایجاد وابستگی های عاشقانه مشکلات بیشتری داشته باشند. تحقیقات نشان داده است که ترس از رها شدن با مشکلات سلامت روان و نیز اضطراب در روابط عاشقانه مرتبط است.

بیماری والدین:
بیماری در والدین می‌تواند منجر به این شود که نمی‌تواند به کسی غیر از خود تکیه کند، به‌ویژه زمانی که مستلزم تغییر نقش یا نیاز به «بازی کردن والدین» و مراقبت از سایر خواهر و برادرها در سنین پایین باشد.

بیماری روانی والدین:
تحقیقات نشان می‌دهد که بیماری روانی والدین، مانند اختلال شخصیت خودشیفته، وتختلالات مرزی، می‌تواند برشکل‌گیری دلبستگی در کودکان تأثیر بگذارد که ممکن است منجر به احساس نا امنی و عدم توانایی درک و رویارویی با پیچیدگی های رابطه شود

مصرف مواد والدین:
مسائل مربوط به مصرف مواد می‌تواند در قابلیت والدین برای مراقبت از فرزدان اختلال ایجاد کند لذا فرزندان را نسب به خود و دیگران بی اعتماد بار می آورند.

سوء استفاده فیزیکی یا جنسی:
سوء استفاده در دوران کودکی می تواند ایجاد صمیمیت عاطفی و جنسی را در بزرگسالی دشوار کند.

غفلت:
افرادی که در کودکی غفلت را تجربه کرده‌اند ممکن است در بزرگسالی در مورد اعتماد و تکیه به دیگران، از جمله شرکای صمیمی، دچار مشکل باشند

آزار کلامی و عاطفی:
کودکانی که مورد آزار کلامی و عاطفی قرار می‌گیرند، ممکن است به بزرگسالانی تبدیل شوند که اگر چیزی را با دیگران به اشتراک بگذارند، می‌ترسند مورد تمسخر یا آزار کلامی قرار گیرند، که می‌تواند منجر به ناتوانی در اشتراک‌گذاری و آسیب‌پذیری در روابط با افراد دیگر شود.

ترس از صمیمیت همچنین در افرادی که به آنها آموزش داده شده است به غریبه ها اعتماد نکنند، در کسانی که سابقه افسردگی دارند و در کسانی که تجاوز جنسی را تجربه کرده اند، بیشتر است.

تعاملات آسیب زا در روابط خارج از خانواده هسته ای، مانند یک معلم آزارگر، یکی از خویشاوندان مزاحم ، یا یک همسال قلدر نیز ممکن است به ترس از صمیمیت کمک کند.

در حالی که تمرکز در درجه اول بر دوران کودکی است، تجارب روابط در دوران نوجوانی و بزرگسالی می‌تواند همچنان بر گشودگی فرد نسبت به صمیمیت تأثیر بگذارد.